اولین گفته تاریخی در مورد منشاء فعالیت های بازاریابی توسط هرودت ارائه شد. لیدیانها اولین مردمی بودند که از یک سکه طلا و نقره به منظور خرده فروشی استفاده کردند. بازاریابی، در مفهوم خرید و فروش از قرن هفتم قبل از میلاد در آسیای صغیر نشات گرفت. به دلیل اینکه بازاریابی خیلی کارآمدتر از مبادله پایاپای بود و به سرعت به شهرهای یونانی همسایه در امتداد مدیترانه و سپس به سرعت در سراسر دنیای متمدن گسترش پیدا کرد.
بررسی تاریخچه بازاریابی مانند بقیه علوم،از مباحث جذاب برای افراد فعال در این حوزه است. همچنین برخی معتقدند مطالعه گذشته پیشبینی آینده و برنامهریزی با توجه به تغییرات کمکهایی میکند و دید بهتری نسبت به حال حاضر بازاریابی میدهد. ابتدا توضیحاتی کلی درباره تاریخچه بازاریابی و روند تکامل بازاریابی را بیان میکنیم.
روشهای مارکتینگ و بازاریابی از زمانهای بسیار قدیم در بین بازاریان رواج داشته است. ابتداییترین شکل تاریخچه بازاریابی تلاش برای متقاعد کردن مشتریان به خرید محصولات بود و کسانی که مهارتهای ارتباطی بهتری داشتند در فروش موفقتر بودند.
با پیشرفت صنعت بازاریابی شکل پیچیدهتری به خود گرفت. تولید انبوه و ارزانتر با استفاده از ماشینآلات باعث شد که محصولات بیشتری در اختیار مردم قرار بگیرد و رقابت برای فروش هم بیشتر شود. در دهه ۶۰ میلادی متخصص بازاریابی، مدیریت بازاریابی و برنامهریزی استراتژیک بازاریابی ازجمله مباحث مهم و ضروری برای کسبوکارها شد.
اصطلاح بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ اولین بار در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد.اولین موتور جستوجو توسط یاهو به وجود آمد. موفقیت یاهو در سالهای اول فعالیت موتور جستوجویش باعث به وجود آمدن شرکتهای اینترنتی دیگر مانند HotBot، LookSmart، MSN و گوگل شد.اولین کمپین آنلاین توسط شرکت Bristol-Myers Squibb راهاندازی شد و بسیار موفقیتآمیز بود. به طوری که در همان روز اول، ۳۰۰۰ نفر نام خود را در لیست مشتریان برای استفاده از خدمات وارد کردند. درنتیجه بازاریابی آنلاین رواج پیدا کرد و شرکتهای بزرگی در این زمینه شروع به فعالیت کردند.
ایدههای بازاریابی، با توجه به شناخت ما در عصر مدرن کنونی، در جریان انقلاب صنعتی آغاز شدند. این دوره، اواخر قرن هجدهم آغاز شد و تا قرن نوزدهم ادامه یافت. انقلاب صنعتی، دورهی تغییرات سریع اجتماعی بود که نوآوریها در صنایع علمی و فنی، محرک آن بودند. در جریان انقلاب صنعتی بود که مردم به تدریج دریافتند، خرید کالاها نسبت به ساختن آنها، آسانتر است. تولید انبوه، صنایع بسیاری را ایجاد کرد که همگی آنها در جهت برطرف کردن نیازهای بازار رو به رشد مصرفکننده، تلاش میکردند. زیرساختهای حمل و نقل و رسانهها شکل گرفتند. در این بین، تولیدکنندگان نیاز پیدا کردند برای گسترش کالاهای مورد نیاز مشتریان، راههای بهتری پیدا کنند و برای مطلع کردن آنها از این کالاها، رویکرد پیچیدهتری را در پیش بگیرند.
رقابت در دنیای کسب و کار از اواخر دههی ۱۹۴۰ آغاز شد و تا اوایل قرن بیستم، شدید شد. نیاز به افزایش فروش با استفاده از تکنیکهای بازاریابی، برای رقابتی شدن، ضروری شد. ارزشِ توانایی توسعهی یک برند و بازاریابی درست آن، افزایش یافت و به این ترتیب تاریخچه بازاریابی را متحول کرد.رقابت، نیاز به افزایش تولید و سهم بازار را در تمام صنایع بالا برد. تاریخچه بازاریابی به تدریج بر روشهای پخش و انواع ارتباطات مصرفکننده، تأکید میکرد. به زودی، هدف به این تبدیل شد که مصرفکنندگان را ترغیب کنند که کالاها و خدمات ارائه شده توسط یک شرکت بهتر از شرکت دیگری است که همان کالاها و خدمات را ارائه میکند.
با آغاز دههی ۱۹۶۰، بازارها در بسیاری از صنایع، از رقابت اشباع شدند. در این زمان، برای جذب و حفظ مشتریان، به متخصصانی در حیطهی بازاریابی مستقیم نیاز بود. در این دوره، شرکتها به تمام حوزههای کاریشان، فقط یک هدف را دیکته میکردند و آن، بازاریابی محصولات و خدمات یک شرکت بود.
در این دهه، مدیریت بازاریابی، مهارتی را توسعه داد که لازمهی موفقیت کسب و کار بود. مدیران بازاریابی، شروع به مشارکت در برنامهریزیهای استراتژیک کردند. مشارکت آنها در تعیین هزینه، روشهای بکار رفته برای تبادل اطلاعات دربارهی محصولات و خدمات با مصرفکنندگان، مهم بود.
تاریخچه بازاریابی طی دههی ۱۹۹۰ قدم به مرحلهای جدید گذاشت. محصولات یا خدمات شکل گرفتند و بلافاصله پس از آن، برند توسعه یافت. شرکتها به تدریج دریافتند که میتوانند روی فروش بیشتر محصولاتِ باکیفیت و ساخت یک برند بهتر برای آنها، تمرکز کنند. این هدف منجر به رشدِ سود ناخالص شرکتها و شهرت آنها شد. این امر شناخت عمومی از برند ایجاد شده را نیز بالا برد. برخی از شرکتهایی که برچسب خصوصی داشتند، توانستند سهم بازارشان را، بیش از ۴۹٪ ارتقاء دهند.
وبسایتها با تکامل وِب (Web)، به ابزارهای ضروری تجاری شدن تبدیل شدند. در اواخر دههی۱۹۹۰، وبسایتهای سادهی مبتنی بر متن، به تدریج شکوفا شدند. در آغاز، از این وبسایتها برای ارائهی اطلاعات دربارهی محصولات یا خدمات یک شرکت استفاده میشد.
نخستین شرکتی که کمپین بازاریابی آنلاین داشت، بریستول-مایرز اسکوئیب بود که از این روش برای ترویج ایسیای استفاده کرد. این کمپین موفقیتآمیز بود و بریستول- مایرز اسکوئیب توانست نام دهها هزار نفر را به فهرست مشتریان خود اضافه کند. امروزه، صدها میلیارد دلار، سالانه صرف بازاریابی میشود.
در ۲۵ سال گذشته، اهمیت استفاده از وب و موتورهای جستجو برای بازاریابی، بطور چشمگیری افزایش یافته است. در آغاز، موتورهای جستجوگر وب، کارآمدترین عملیات نبودند. کسب یک رتبهی خوب در یک موتور جستجو پیچیده نبود. تغییر نتایج موتورهای جستجو آسان و کیفیت نتایج ضعیف بود.
موتورهای جستجو برای ارائهی نتایجی با بهترین کیفیت، راه و روششان را تغییر دادند. هدف، معتبر ساختن سایتهای اشاره شده، برای تضمین کیفیت نتایج ارائه شده توسط موتورهای جستجو بود. امروزه، دستکاری رتبهبندی بهینهسازی موتورهای جستجو، تقریبا غیرممکن است. هر زمان هم تلاشی در این زمینه صورت گیرد، شرکتی که این کار را انجام داده است، خودش را در خطر مدفون شدن نتایج برندش در موتورهای جستجو میاندازد.
وبلاگ مدرن بهعنوان یک دفتر خاطرات آنلاین شکل گرفت. افراد خاطرات روزانهی زندگیشان را در وبلاگ شخصیشان مینوشتند. در اواخر دههی۱۹۹۰، وبلاگ بخش مهمی از تاریخچه بازاریابی شد. در سال ۱۹۹۹، تقریبا ۲۳ وبلاگ فعال وجود داشت. تخمین زده میشود که هماکنون، بیش از۱۵۰ میلیون وبلاگ فعال وجود داشته باشد.امروزه وبلاگها بخشی از اغلبِ کمپینهای بازاریابی محتوا هستند. از این وبلاگها برای ارائهی اطلاعات، برقراری رابطه با مشتریان، جذب مشتریان احتمالی، افزایش شناخت برند، دریافت بازخورد مصرفکنندگان و همینطور بازاریابی اجتماعی (یا جامعهگرا) و … استفاده میشود....
همه نظرها (۰)