قهوه خانه ؛ جایی که در آن قهوه می پزند و چای دم می کنند. جائی که در آن قهوه و چای درست کنند و فروشند.
قهوه جوش ؛ ظرفی فلزین چون سماوری کوچک که در آن قهوه پزند.
قهوه چی ؛ کسی که قهوه ٔ مشروب میسازد. (ناظم الاطباء). کسی که قهوه طبخ کند و فروشد و اینک به کسی که چای خانه دارد و چای دم کرده به مردم میفروشد اطلاق میشود.
قهوه چی باشی ؛ رئیس قهوه چیان دولتی .
قهوه دان ؛ فنجان کوچک یا استکان که در آن قهوه ریزند و خورند. ظرف که قهوه در آن نگاه دارند. قوتی که در آن قهوه ٔ برشته کوبیده می ریزند. (ناظم الاطباء).
قهوه ای ؛ رنگ قهوه ای ، رنگی است که بسیاهی زند.
قهوه ای رنگ ؛ برنگ قهوه ای . رنگ قهوه ٔ برشته .
قهوه ریز ؛ قهوه جوش یا ظرفی که از آن در فنجان واستکان قهوه ریزند.
قهوه سرخ کن ؛ ظرفی که قهوه را در آن بو دهند.
قهوه ٔ ترک ؛ نوعی از قهوه .
قهوه ٔ قجری ؛ قهوه ٔ مسموم که پادشاهان قاجار به کسانی که علناً کشتن آنان نمی توانستند می دادند و می خوراندند. قهوه ٔ زهردار که پادشاهان قجر برای کشتن کسی به او میدادند.
مجازاً بمعنی قهوه خانه و آن مکانی است که در آن بزم آرایند و قهوه می خورند.
مرادر قهوه بودن بهتر از بزم شهان باشد
که اینجا میهمان را منتی بر میزبان باشد.
قهوه . [ ق َهَْ وَ ] (ع اِ) قهوة. خمر. (اقرب الموارد) (فرهنگ نظام ). شراب . (آنندراج ). می . (منتهی الارب ).
سیر جغرافیایی واژه قهوه
قهوه عربی شدهٔ واژهٔ کفا کفا یا کافا است که در اصل نام منطقه و شهری در جنوب غربی اتیوپی است که گیاه قهوه در ابتدا در آنجا یافت شدهاست.
فرهنگ نویسان عرب میگویند واژهٔ قهوه در اصل نام نوعی شراب بودهاست که بعدها نام این نوشیدنی شده و همچنین میگویند ریشهٔ این واژه، فعلِ «قها» (تلفظ: qahā) بهمعنی بیاشتها بودن است؛ زیرا در گذشته تصور بر این بود که این مایع باعث بیاشتهایی میشود.
این واژه همچنین از راه زبان ترکی به زبان اورپایی راه یافتهاست.
چندین دلیل دیگر برای نامگذاری قهوه آورده شده که یکی از مشهورترینهای آن این است که این واژه از یک زبان اتیوپیایی یا یک زبان آفریقایی دیگر گرفته شده باشد و در اصل نام منطقهای به نام کفا در جنوب غربی اتیوپی بودهاست. گمان میرود که گیاه قهوه در ابتدا آن جا یافت شده، در ضمن مردم آن منطقه به این گیاه بون میگویند.
ابو علی سینا، حدود هزار سال قبل در کتاب خود شرح جامعی در مورد قهوه آورده که البته ایرانیان در آن عصر بر آن نام بونو نهاده بودند و بوعلی نیز همین واژه را به کار بستهاست. این واژهای است که هنوز در اتیوپی آن را به کار میبرند. بوعلی سینا قهوه را به منظور تحریک بیماران افسرده، مورد استفاده قرار دادهاست.
نوعی از خمر غلیظ که بزودی شارب خود را سیر میگرداند، سکر آن محکم و قوی است .
گویند: انه عبدالشهوة، اسیرالقهوة و گویند خمر را بدین نام خوانند چه شهوت و میل طعام را ببرد.
از آنجا که در اسلام نوشیدن الکل نفی شده حرام است قهوه جانشین آن به عنوان یک نوشیدنی شده است. بعدها واژه عربی «قهوة» در ترکی به «کهوه» معروف شد که همین کلمه در زبان ایتالیایی به Caffe و در زبان های فرانسه، پرتغالی و اسپانیایی به نام Cafe استفاده شد. سابقه این واژه ها به دهه پایانی سده ۱۶ برمی گردد ولی واژه "Coffee" از نیمه های دهه ۱۶۰۰ به کار رفت.
در آغاز این قهوه بود که در ایران به فروش رفت و جایی به نام « قهوه خانه » برای فروش آن ساخته شد . ولی چون گران بود و با چشایی برخی مردم ناسازگار بود ؛ چای نیز به قهوه خانه آمد ولی این چای بود که بخت با آن یار بود و دوستدار بیشتری یافت . چای ارزان تر بود و قهوه گران.
بعدها در قهوه خانه ها تنها چای فروختند ولی نام قهوه خانه همچنان ماند . باز هم بعدها آبگوشت و دیزی و ... به فروش رفت . ولی مردم همچنان به نام آغازین خوی گرفته بودند . جالب است که در کشور عراق در گویش عامیانه عربی واژه « چایخانة » در برابر « قهوه خانه » به کار می رود . اما واژه « کافی شاپ » نیز بامزه تر است زیرا دقیقاً همان قهوه خانه است ولی با واژه ای فرنگی . ولی گویا با کلاس تر از قهوه خانه است !
اما امروزه این واژه یکی از دوست داشتنی های نوشیدنی ها در فرهنگ خوراک و نوشیدنی ها جا گرفته است ، در واقع صنعت قهوه جایگاهی ارزشمند ،پیدا کرده است .
آلبانیایی: kafe (کا فِی تلفظ میشود.)
آمهاریک (زبانی که در اتیوپی صحبت میشود): buna
عربی: kahioa یا ahua (در مصر و بیشتر کشورهای عربی قهوه بهطور معمول با شکر سرو میشود. برای سفارش قهوه بدون شکر باید بگویید ahua sada میخواهید.
ارمنی: surch یا sourdj
باسکی: kafea یا akeuta
بلاروسی: kava
بنگلادشی: café (کا فِی تلفظ میشود.)
بلغاری: kafe
کاتالانی: cafe
چینی: ga feh
چینی مندرین: kafei
کرواسی: kava
چک: kava یا kafe
دانمارکی: kaffe (کا فِی تلفظ میشود.)
هلندی: koffie (کافی تلفظ میشود.)
انگلیسی: coffee
اسپرانتو: kafo
استونیایی: kohv
اتیوپیایی (زبانی که در اتیوپی و اریتره صبحت میشود): bunna یا buni یا bun
فیلیپینی: kape
فنلاندی: kahvi
فرانسوی: café
آلمانی: der Kaffee
یونانی: kafés (کا فیس تلفظ میشود.)
هاییتی : kafe (کا فِی تلفظ میشود.)
هاوایی: kope
عبری: ka-feh
هندی: kofi (کو فی تلفظ میشود.)
مجاری: kavé (کا وِی تلفظ میشود.)
ایرلندی: caife
ایتالیایی: caffe
ایسلندی: kaffii
اندونزیایی: kopi
ژاپنی: koohii
کرهای: keopi یا ko-pyi
لیتوانی: kafija (کافیا تلفظ میشود.)
لتونی: kava
لوگزامبورگی: Kaffi
مقدونیهای: kafe
مالایی: kawah یا koppi
مالتی: kafe
نروژی: kaffe
فارسی: qéhvé
لهستانی: kawa
پرتغالی: café
رومانیایی: cafea
روسی: kofe
صربی: kafa
اسلواکی :kava
اسلوونیایی: kave
اسپانیایی: el café
سریلانکایی: kopi
سواهیلی: kahawa
سوئدی: kaffe
تایوانی: ka fei
تامیل: kapi-kottai یا kopi
تایلندی: kafea یا ca-fea
ترکی: kahve
اوکراینی: kavy یا kava
اوردو: coffee
ویتنامی: ca phe یا cafe
ولزی: coffi
همه نظرها (۰)